شب تاسوعا
در اینجا بود که حر راه بر کاروان امام بست. امام فرمود: «این مردم مرا به سرزمین خود خواندهاند تا با یاری آنان بدعتهایی را که در دین خدا پدید آمده است، بزدایم. این نامههای آنهاست و دستور داد تا دعوت نامههای مردم کوفه را به حر نشان بدهند، حال اگر پشیماناند بر میگردم» حر گفت: «من از جمله نامه نگاران نیستم و از این نامهها هم خبری ندارم. امیر من، مرا مأمور کرده است، هرجا تو را دیدم، راه بر تو گیرم و تو را نزد او ببرم.» بدیهی است که امام حسین (ع) پیشنهاد وی را نمیپذیرد و او هم امام را رها نمیکند تا به حجاز برگردد و حتی به او اجازه نمیدهد که در منزلی آباد و پر آب و علف فرود آید.
سرانجام پس از مذاکرات بسیار موافقت شد تا کاروان امام به راهی برود که نه به سوی مکه باشد و نه به سوی کوفه، تا دستور جدید عبیدالله بن زیاد برسد. در همین منزل (ذوحسم) بود که امام خطبه بسیار مهمی ایراد کرد و به برخی اهداف خود از قیام اشاره کردند. در گرمای ظهر امام دستور داد تا یارانش سپاهیان حر را که بسیار تشنه بود، سیراب سازند و در حالی که سیدالشهدا و همراهانش به طرف قادسیه پیش میرفتند، حر با لشکریانش به فاصله کوتاهی آنان را تعقیب میکرد تا اینکه به سرزمین وسیعی به نام «بیضه» رسیدند. در این منزل امام برای سپاه حر خطبهای خواند وقایع را برای آنان به روشنی بیان کرد. سپس قافله مکه از بیضه وارد سرزمینی به نام «الرهیمه» شد. در اینجا با مردی از اهل کوفه به نام «ابوهرم» ملاقات کرد، و در پاسخ به سؤال وی در مورد علت خروج از مکه، انگیزه قیام و حرکت خود را بیان فرمودند.
کانون قرآن و نماز امام ,دستور ,آنان ,کاروان امام منبع
درباره این سایت